ورزشی

ورزشی

وب سایت سی فو سید ابولفضل موسوی
ورزشی

ورزشی

وب سایت سی فو سید ابولفضل موسوی

دل نوشته های سی فو سید ابوالفضل موسوی

بسم الله الرحمن الرحیم

باسلام خدمت همه دوستان عزیزاین یادداشت مربوط به تشریح اهداف سازمان ؛ تحلیل مباحث روز و پاسخ به برخی سئوالاتی است که نیازبه توضیحات مفصل تری دارد امید است مورد استفاده قرار گیرد.

دل نوشته های سی فو سید ابوالفضل موسوی 

فصل اول(بی غمی درد بزرگی است که دور از ما باد...)

فصل دوم (از سازمان SAMWCA  بیشتربدانیم.....)

فصل سوم (وینگ چون هنرقانون ها .. ...)

فصل چهارم (قضاوت.......) 

فصل پنجم (قله وارونه......) 

               فصل ششم(رقابت...........)

برای مطالعه به ادامه مطلب بروید.

 فصل اول

بی غمی درد بزرگی است که دور از ما باد...

چندی پیش پیامی با این عنوان به دستم رسیدکه چرایی طراحی بخش مذهبی و مباحث این چنینی را پرسیده بودند که مختصر توضیحاتی عرض می کنم.

هر انسانی در زندگی دارای یکسری اصول و چار چوبی است که براساس آن عمل می کند حال گاهی این اصول جنبه درست و گاهی جنبه غلط دارد که درهردوصورت شخص مطابق آنچه پذیرفته عمل می کند. انسان به دلیل قدرت تفکر و اختیاری که درانتخاب خیر و یاشردارد به عنوان اشرف مخلوقات معرفی شده است که دارای دو بعد مادی(که شامل تمام امورجسمانی می گردد)و بعد معنوی (که شامل تفکر و توجه به بعد روحانی می گردد) است که درباب هر یک تاکیدات موکدی صورت گرفته است بطور مثال آقای جوانمردان مولای متقیان علی (ع) در دعای کمیل می فرمایند : بارالهی اعضا و جوارحم رادر راه خدمت به خود قوی بگردان و درموردی دیگر رسول خوبیها و شریف ترین انسانها حضرت محمدمصطفی(ص) می فرمایند : لحظه ای تفکر از هفتاد سال عبادت برتراست. و این تفکری است که به انسان معرفت و درک و شعور می بخشد . بنابراین توجه به هر دو بعد را درکلام و سیره راهنمایان به سمت خیر و سعادت دنیوی و اخروی می ببنیم . بنابراین هرآموزشی بدون توجه به این دو بعد محکوم به شکست است درقرنهای اخیرشاهد دنیایی ازئیسم ها وئیست ها و فرقه های دیگری بودیم که برخی درقالب یک مکتب و یا یک تفکرمعرفی شده اند که چیزی جز ساخته و پرداخته بشری زمینی چون ما نیستند و به عنوان اصولی جهت تعیین خط زندگی انسانها معرفی شده اند که البته بعد از چندی برخی از این مکتب ها چنان دچار تنزل شده اند که چیزی جزخرافه ازانها باقی نمانده است حال سوال اینجاست آیا بشری که خودآفریده است ومخلوق می داند سعادت بشری درچیست بشری که خود گریزان از مرگ است و بدنبال زندگی جاودانه است و حتی باقبول مرگ با این خیال که دوباره به شکل دیگری دراین دنیا وارد خواهد و زندگی را ادامه می دهد ایامی تواند راهنمای زندگی شما باشد و یاخداوندی که خالق و مالک و قادر و رحمن و رحیم است و پدیدآورنده تمام هستی که تعلیماتش را از طریق راستگوترین و امین ترین مردالهی حضرت محمد(ص) به ما ابلاغ و پیروی از پیامبر و  امامان مطهر را برما واجب کرده است (اطیعوالله واطیعوالرسول واولی الامرمنهم) جواب پرواضح است بنابراین نمی توان بدون توجه به نوع تفکرهنرجویان صرفابه آموزشهای فیزیکی پرداخت البته این بدان معنا نیست که ما یک انسان تمام و کمال هستیم و درمقام نصیحت برامده ایم خیرما بارها تکرارکرده ایم که خودما بیش ازهرکسی نیازمنداین تذکرات هستیم اما کارما که ماهیت معلمی دارد ایجاب می کند که هم   به تعلیم وهم به تربیت بپردازیم وحتی تربیت رامقدم برتعلیم می دانم بنابراین بی غمی دردبزرگی است که دورازما با داری این تربیت و تعلیم وظیفه ماست و قطعا روزی باید درقبال آن پاسخگو باشیم . ما اگر از بحث آموزش نیزبگذریم بازهم درقبال یکدیگر وظایفی داریم . خداوند در قرآن کریم می فرماید : باید از میان شما جمعی دعوت به نیکی و امر به معروف و نهی ازمنکرکنند . (سوره مبارکه ال عمران ایه104) و یادرسوره مبارکه توبه آیه 71 میفرماید:مردان و زنان مومن یاور یکدیگرند امربه معروف و نهی ازمنکرمی کنند و یاوریکدیگرند . بنابراین ما درهرلباس و نقشی که باشیم نسبت به یکدیگروظایفی داریم که ملزم به انجام ان هستیم .

 یاعلی .


فصل دوم

از سازمان SAMWCA  بیشتربدانیم.....

آنچه من در رشته مدیریت صنعتی دانشگاه پیام نوردرخصوص سازمان آموختم این است که سازمان گروهی است متشکل ازدو یاچند نفرکه برای رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده باساختاری مشخص و به طورمنظم با یکدیگرهمکاری می کنند. بنابراین هدف و ساختارمنظم دو ویژگی اصلی یک سازمان می باشد سازمانSamwca (آکادمی وینگ چون سیدابوالفضل موسوی )درتاریخ 1392/06/03 دردو حیطه ورزشی و فرهنگی با اهداف زیرپایه گذاری شد:

(1)ترویج و توسعه سلامت و دانش درجامعه

(2)ایجادحس تعاون و همکاری و روحیه کارتیمی درجوانان

(3)ایجادروحیه اعتماد به نفس و باورمامی توانیم درجوانان

(4)ایجاد روحیه مسئولیت پذیری

(5)ترویج عقایددینی

(6)کاهش تنشهای روانی و استرس ازطریق ورزش

(7)تدوین و طراحی امورفرهنگی

باتوجه به اهداف یادشده و ایجاد ساختاری منظم این سازمان تمام تلاش خود را دراین راستا انجام می دهد تا درحد بضاعت و توان خود درجامعه تاثیرگذاری مثبت داشته باشیم و بانیات درست در خصوص عمری که بزرگترین نعمت الهی است و قطعا درخصوص نحوه سپری شدنش سوال خواهدشد جوابی برای گفتن داشته باشیم.

برخی ازفعالیتهای فرهنگی انجام شده درسازمان:

(1)تاسیس هیئت غلامان اهل البیت باهمکاری هنرجویان درسال 1392

(2)همکاری با کمیته امداد امام خمینی ازسال1388

(3)همکاری باسازمان بهزیستی و موسسه خیریه حمایت ازکودکان بی سرپرست و با عضویت عموم هنرجویان ا زسال 1388

(4)تاسیس صندوق خیریه مرحومه درگی و تحت پوشش قرار دادن 3 خانوار ایتام باهمکاری هنرجویان و تشکر ویژه ازسی هینگ حسن سلخوری درسال 1394

(5)اعزام 23 نفرازمددجویان تحت پوشش سازمان بهزیستی به حرم حضرت معصومه(س)باهمکاری هنرجویان وتشکر ویژه ازسی هینگ حسن سلخوری

(6)عضوگیری از130نفرازهنرجویان و عموم جهت کمکهای نقدی و غیرنقدی به مددجویان موسسه خیریه کودکان بی سرپرست و صندوق خیریه مرحومه درگی 

(7)تهیه یک مورد جهیزیه عروس باکمک جمعی ازهنرجویان وسایراعضاموسسه

و تشکربسیار ویژه ازسی هینگ هادی ، سی هینگ حسن سلخوری ، سی هینگ احسان ، علیرضا میرزاجانی  و حاج علی ارومیه و مهندس علیخانی  که مسئولیت جمع آوری کمکهای نقدی و غیرنقدی رابعهده دارند و سایرهنرجویان که ازطرق مختلف دراین زمینه ما را یاری می کنند.

وبرخی اقدامات طراحی شده که دردست اقدام می باشد.

یاعلی.


فصل سوم

وینگ چون هنرقانون ها .. ...

ازدوستی به نام salim سوالی با این عنوان مطرح شد که ایاسبکی از وینگ چون زمینه کارشماست و یاسبکی جدید ابداع کرده اید؟ که مختصرتوضیحاتی عرض می کنم. 

در پاسخ بایدبگوییم که خیرماسبک جدیدی ابداع نکرده ایم هیچ سبکی هم زمینه کارمانیست. زمینه کارما وینگ چون است همان که از اول بوده و هست و زمینه کار بسیاری ازسبکها شده است . سبک ما همان وینگ چون است که البته با ارتباطاتی که با اساتید مطرح وینگ چون درسطح بین الملل برقرارکرده ایم و تجربیاتی که از سبکهای دیگر به خصوص ضربه های پای جیت کان دو و کونگ فو که چندین سال دران دوره دیده ایم و گذراندن دوره های تئوری مربیگری درسال 1386 و کسب رتبه اول میان 40 دانشجو با معدل18/70سعی کردیم چه ازنظرتئوری و چه از نظرعملی سطح فنی کارمان را بالا ببریم زیرا نسبت به شاگردان تعهد بسیارسنگینی داریم.تعهد،تعهد،تعهد،که در دو بخش

آموزش ودوم ارتقا سطح فنی و رتبه ای هنرجویان است وینگ چون همانند برخی سبک ها که دوره های آموزشی 3 و یا 4 ساله دارند نیست بلکه دربهترین حالت حداقل یک دوره آموزشی 16 ساله طی می شود بنابراین نمی توان درخصوص شاگردان سلیقه ای عمل کرد چرا که حتی اگر از بحث مالی که هنرجویان جهت آموزش هزینه می کنند بگذریم درخصوص مهمترین سرمایه آنها که عمرآنهاست باید جواب گو باشیم . وینگ چون هنرقانونهاست  که اگرکسی خوب  آنها را بفهمد از هرتکنیکی درقالب این قوانین  ورای  تکنیکهای طراحی شده دروینگ چون می تواند بهره بگیرد. بنابراین هر چقدرشما اطلاعات فنی وتئوری خود را بالا ببرید می توانید آنهارادروینگ چونی که مدیون قانون آن هستید بکار بگیرید و باعث شکوفایی آن شوید. بنابراین ماسبک جدیدی ابداع نکرده ایم چراکه اساسا زمانی می توانیم بگوییم سبک جدیدکه ماهیتی متفاوت ازوینگ چون درسبکمان داشته باشیم وینگ چون یک هنراست هنری به مراتب تاثیرگذارترازسینما و تلوزیون که می توان افرادی بسیاری را پای آن نشاند و طریقتی درست را پیمودطریقتی که سرشار باشد ازانسانیت؛ نوع دوستی ،سلامت روح وروان ومحبت.

یاعلی.


فصل چهارم

قضاوت.......

قطعا همه شما با مواردی برخورد داشتیدکه چه درفضای مجازی و یارسانه ها مطلبی عنوان می شود که فارغ از راست یادروغ بودن ان اشخاص بدون اگاهی شروع به نظر دادن و قضاوت درخصوص اشخاص می کنند. شروع بحث را با یک داستان عبرت آموز قرآنی آغازمی کنم خداوند این ماجرا را در سوره مبارکه (ص ) در ضمن آیات 21 الی 24 این گونه بیان می‌فرماید: ای محمد (ص) آیا این خبر به تو نرسیده که قومی متخاصم از دیوار محراب (بالاخانه و شاه نشین) داود بالا رفتند؟ این قوم داخل شدند به داود در حالی که آن جناب در محرابش بود و این قوم از راه عادی و معمولی وارد نشدند، بلکه از دیوار محراب بالا رفتند و از آنجا به روی در آمدند، به همین جهت داود از ورود ایشان به فزع و وحشت افتاد. (چون دید که آنها بدون اجازه و از راه غیرعادی وارد شدند).آنها وقتی دیدند که داود به فزع افتاده خواستند او را دلخوش و آرام ساخته، لذا گفتند: مترس ما دو خصم هستیم و دو طائفه متخاصم هستیم که بعضی بر بعضی ظلم کرده‌اند، پس ای داود بین ما حکمی کن که به حق باشد، در حکم کردنت جور مکن و ما را به راه وسط و طریق عدل راهنمایی  کن. این شخص برادر من است که نود و نه میش دارد و من یک میش دارم، او می‌گوید که تو یک میش خودت را هم به من بده و تحت سلطنت من قرار بده و در خطاب بر من غلبه کرد. حضرت داود در جواب آنها فرمود: سوگند می‌خورم که او به تو ظلم کرده که سؤال کرده، اضافه کنی میش خود را بر میش‌هایش و بسیاری از شریک ها هستند که بعضی بر بعضی دیگر ستم می‌کنند، مگر کسانی که ایمان دارند و عمل صالح می‌کنند که این دسته بسیار کمترند. ولی داود فهمید که ما امر را به این واقعه امتحان کردیم و فهمید که در طریق قضاوت خطا رفته، پس از پروردگار خود طلب آمرزش کرد از آنچه از او سرزده و بی‌درنگ به حالت رکوع درآمد و توبه کرد".علامه طباطبایی درتفسیر المیزان اینگونه می فرماید که این دو ملکی بودندکه به صورت مردانی ازجنس بشرممتثل شده بودندتا از جانب خداوند حضرت داود را مورد امتحان قراردهند.اما این امتحان و این درس بزرگ برای تمام بشریت چیست؟ آن درس اینست که هیچگاه بدون شنیدن صحبتهای هردوطرف مخاصمه در آن خصوص قضاوت نکنید و خود را به هلاکت نیندازید. درداستان بالا حضرت داودتنها باشنیدن سخنان یکی ازبرادران قضاوت کردکه البته فورابه درگاه خداوند توبه نمود.حال گاهی اوقات خصومت بین دوشخص است وگاهی رقابتی است که مثال بارزان درخصوص انتخابات است که گاها برای تصاحب برخی پست ها حرفهایی غیر واقع زده می شود و از ان بدتربه اشتراک گذاشته می شود و بازهم از ان بدتراشخاص بدون آگاهی درآن خصوص نظرمی دهند که قطعا خلاف رضای الهیست و روزی باید درخصوص آن جواب گو باشند.

یاعلی.



فصل پنجم

قله وارونه......

تکبر به معنای خود برتربینی است و اینکه انسان خود را بالاتر از دیگران بداند و دیگران را حقیر و کوچک شمارد که گاهامترادف باعجب می اید اما این دو تفاوت بسیار اساسی با هم دارند.درتکبرشخص خود را با دیگران مقایسه کرده و نسبت به انها فخرمی فروشد امادرعجب شخص دچارخود بزرگ بینی درنزدخود شده و مقایسه ای در کارنیست.کبر و تکبرمی تواند دلایل متعددی از جمله "ثروت"،"علم"،"قدرت"،"شهرت"، و حتی نسب باشدکه ریشه ان بنا به فرموده امام صادق(ع)پستی و حقارتی است که درنفس افراد وجود دارد.این رذیله اخلاقی کمینگاهی است برای اشخاصی که دروادی هنرهای رزمی فعالیت دارند چرا که همانطورکه گفتیم می تواند برای انها دو عامل ریشه ای تکبر یعنی "قدرت"و"شهرت"را در پی داشته باشدکه اگر به ان بی توجهی شود باعث رسوایی وآشکارشدن حقارت ها درفرد می گردد.و اگردرمسیردرست و در راه رضای الهی استفاده شود می تواند باعث رشد و کمال و محبوبیت انسان گردد که بارزترین نمونه آنرا می توان درجهان پهلوان تختی دیدکه علیرغم شهرت و قدرتی که داشت دارای چنان تواضع و فروتنی (که نقطه مقابل کبراست)بود که صاحب مقبولیت و محبوبیت اجتماعی شد.امام موسی کاظم(ع)می فرمایند:"زراعت درزمینهای نرم وهموار می رویدوروی سنگهای سخت هرگزرویش ندارد و همینگونه دانش و حکمت درقلب انسان متواضع رویش دارد و قلب متکبرجبار هرگز اباد نمی گردد زیرا خداوند تواضع را وسیله عقل و تکبررا ابزار جهل قرار داده است."خداوند درقرآن کریم می فرماید:"کسانی که آیات ما و روز قیامت را(بدلیل تکبر) تکذیب کردند اعمالشان نابودشد آیا غیر از آنچه انجام می دادند جزا می گیرند"147اعراف".خداوند مستکبرین(کسانیکه کبرمی ورزند)را دوست ندارد.23نحل.درهمین جا از این فرصت استفاده کرده خطاب به یکی از هنر جویانم که شغل دست فروشی داردو با دیدن من احساس کردم کمی خجل شد کلامی ازحضرت رسول اکرم(ص)عرض می کنم که می فرمایند:"براستی که خوش دارم مردباخوشحالی و افتخارچیزی رابادست خویش برای خانواده اش ببردوبدین وسیله تکبر را از خود دور کند"اصلا چیزی وجود ندارد که شماخود را با آن قیاس کنیدکاری که شما انجام می دهید بسیارشرافتمندانه است چراکه بدنبال رزق حلال هستید کسانی باید خجل باشندکه از هرطریقی بدنبال پول هستند.تکبر اولین گناهی است که دردرگاه الهی روی داده است ،آنزمان که خداوند امر به سجده بر انسان می کند اما شیطان سرباز می زند"پس سجده کردند غیر از ابلیس که اباورزید و تکبرکرد"هرکاری حتی نیک ممکن است پرتگاههایی داشته باشدکه اگرنسبت به انهاشناخت وجود نداشته باشدممکن است افراد را دچار تباهی کند مانندانفاق که بنا به گفته الهی درقرآن کریم اگر با منت و اذیت همراه باشدمانند دانه ایست که برروی سنگی ریخته شده بنابراین رویش و ثمره ای ندارد . یکی از مهلک ترین پرتگاههای هنرهای رزمی همین تکبراست که اگرشخص واقعا نتواند آنرا زیر پا بگذاردچارتباهی و ظلالت می گردد چراکه به خیال ایستادن روی قله ازمنظربالا به همه نگاه می کند،غرور و شخصیت افراد برایش مهم نیست، ابروی اشخاص برابش مهم نیست ،چون دیدبرتری طلبی دارد راحت درخصوص اشخاص نظر می دهد و قضاوت می کندو... این وظیفه من معلم است که هنرجویان را از ابتدای فعالیتشان تا زمانی که درنزد من آموزش می بینند نسبت به این آسیب ها آگاه سازم و این مواردر امرتباگوشزد نمایم درپایان بحث را باحدیثی ازمولای جوانمردان علی(ع) به پایان می برم که فرمود:"انسان راباغروروتکبرچه کار است که اغازش نطفه ای بی ارزش و پایانش لاشه ای بد بوست که حتی نمی تواندرزق خویش راتامین کند".

یاعلی.


فصل ششم
رقابت........
ازدوستی به نام سینا سوالی بااین عنوان مطرح شدکه بزرگترین رقیب وینگ چونی شماکدام سازمان است که مختصرتوضیحاتی عرض می کنم.
من همواره سعی کرده ام خودم به شخصه ازلحاظ فنی وسازمان خودم درمرحله بعدبزرگترین رقیب من باشدبنابراین همواره سعی می کنم که درآینده ازجایگاهی که الان درآن هستم فراترباشم وبرای رسیدن به آن زحمات فراوانی کشیده ام چراکه رسالتی بزرگ رابرعهده گرفته ام که توضیحات مفصل تری انشالله درآینده خواهم دادودرطول این سالیان این نگرش رانیزدرشاگردانم بوجودآورده ام که ازکسی برای خود بت وسقف نسازندوخودشان رابااومقایسه نکنندچراکه دراینصورت دواتفاق بسیاربدرخ می دهدیا هیچ وقت نمی توانندازتمام ظرفیت خوداستفاده کنندچون اگربه سطح فنی آن شخص برسنددیگرراضی هستندواگربه آن نرسنددچاریاس وناامیدی می شوندکه هردوآسیب بسیاربزرگی است .بنابراین خوشبختانه شاگردان ما نیزبه این درک رسیده اندکه بایدباخودرقابت کنندوتواناییهایشان رابه حداکثربرسانند.دراینصورت است که نه به انسدادکاری می رسندونه سرخورده می شوندواگردرمسیردرست قراربگیرندشخصیت کاری وحرفه ای خودشان شکل می گیردکه بسیاردرست وحرفه ای است .البته نمونه بارزاین موضوع درهنرجویان رده بالاترمابه وضوح دیده می شودکه هرکدام شخصیت وویژگیهای فنی مختص به خودشان رادارندکه بسیارمطلوب وپسندیده است.بنابراین مانه درخصوص وینگ چون بلکه به تمام هنرهای رزمی البته باتعریفی که درخصوص این واژه داریم که آنراسرشارازانسانیت وصلح وسازندگی روحی واخلاقی وجسمانی می دانیم احترام می گذاریم ورفاقتی خالصانه داریم وبرایشان آرزوی موفقیت روزافزون داریم.
یاعلی.
نظرات 17 + ارسال نظر
عباسی دوشنبه 30 اردیبهشت 1398 ساعت 15:27

واقعاعالییییییییییییییییییییییییییییی

صفایی دوشنبه 24 آبان 1395 ساعت 17:07

خیلی بخش خوبیه تشکر.

باسلام .موفق باشید.

حسن علیزاده چهارشنبه 31 شهریور 1395 ساعت 20:37

سلام سی فو.جوابی که درخصوص سوال اقاسینادادیدخیلی پندآموزبودودرس بزرگی برای من بودسپاس ازشما.

باسلام.موفق باشید.

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 18 شهریور 1395 ساعت 00:10

سی فوجان اسمم روننوشتم که راحت حرفم روبگم باجان دل شمارودوست داریم وبه شماوافکارتون احترام میگذاریم چراکه همیشه همراه باخیرخواهی ومرام جوانمردیه امبدوارم بتونیم لایق باشیم وجواب محبتهاتون روبدیم .ارزوی سلامت وشادی دارم.

باسلام.ممنون ازلطفتون.واقعاتک تک هنرجویان ماازشعوروشخصیت بسیاربالایی برخوردارهستندواگرهم اقدامی شده درراستای وظایف مابوده است.برای شماوتمامی هنرجویان آرزوی خوشبختی ،سلامت وپیشرفت روزافزون دارم.

امیرمحمد سه‌شنبه 4 خرداد 1395 ساعت 16:24

باسلام واقعادست استادی که اینقدربه فکربالا بردن معرفت ودرک شاگردانش هست روبایدبوسیدچنین مطالبی واقعابزرگی روح شماست که درمقاله هاتون تبلورکرده.

باسلام.لطفاماروشرمنده این اظهارمحبت هاتون نکنیداقدامات ماچیزی جزانجام وظیفه نیست ارزوی توفیق برای شماداریم.

احمدی پنج‌شنبه 16 اردیبهشت 1395 ساعت 09:26

سلام استادموسوی به واقع مطالب درست واخلاقی رومطرح کردید.کمال تشکرروازشما داریم.

باسلام.ممنون .

رامین یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 ساعت 16:13

سلام سیفوموسوی تعبیروینگ چون هنرقانونهاست بهتیرین تعریفی بودکه ازوینگ چون شدچون من خودم تابیوجی کارکردم واشنایی دارم.

باسلام.موفق باشید.

m چهارشنبه 19 اسفند 1394 ساعت 10:28

سلام استادموسوی استادمااینقدرمغروره که حتی جواب سلام نمیده کاش این مقاله شمادرخصوص تکبربخونه.

باسلام.درهرصورت وظیفه شماحفظ حرمت است.

سی هینگ مجتبی چهارشنبه 23 دی 1394 ساعت 09:30

با عرض سلام و خسته نباشید فصل پنجم قله وارونه بسیار دقیق و کلیدی و در عین حال واقعیت است شرح حال افرادی که خودشان را بزرگتر و بالاتر از بقیه میبینند و دیگران را کوچک و حقیرمیشمارند اما نمیدانند که ملاک برتری انسان ها با هم همانطور که قرآن و اهل البیت (ع) گفته اند فقط و فقط تقوی است ویک مثالی که از قدیم گفته اند :درخت هر چه پر بار تر باشد افتاده تر است . یا علی مدد

محسن دوشنبه 21 دی 1394 ساعت 14:45

سلام.واقعاتعبیرزیبایی بودقله وارونه یعنی شخص متکبردرعین حال که فکرمیکنه روی قلست امادرپایینترین جایگاهه.درست گفتم استاد.

سلام.بله همینطوراست.

احمدی سه‌شنبه 1 دی 1394 ساعت 15:43

ازقدیم گفتن بلبل روازاوازش میشناسن ومردروازگفتارش.نکات بسیاراموزنده ای بود.

[ بدون نام ] جمعه 27 آذر 1394 ساعت 22:42

با سلام خدمت سیفو سید ابوالفضل موسوی بزرگوار
مطالب و دلنوشته های شما اینقدر زیبا و دلنشین هستند که جای هیچگونه نظری نمیمونه و زبان قاصر از بیان جمله ای .
به شخصه افتخار میکنم به اینکه شاگرد مردی هستم که روح و قلب بزرگی داره .
اجرکم عند ا...

باسلام .ممنون ازلطفتون انشالله موفق باشید.

سی هینگ وینگ چون یکشنبه 22 آذر 1394 ساعت 16:28

باسلام به سی فوموسوی عزیز.واقعامطالب بسیاربسیاراصولی ودرستی رومطرح کردیدعموماتمام سبکهای اسیای شرقی فرهنگ وحتی عقایددینی خودشون روواردهنرهاشون کردندچراماکه اینکار
نکنیم وازانچه که داریم استفاده نکنیم واقعابه نکته مهمی اشاره کردیدواون توجه به نوع تفکرهنرجوهاست اگه یه اسلحه دست یه دزدباشه یجورازش استفاده میکنه واگه دست یه مامورنظم باشه یجورتفاوت درچیه درنوع تفکرشون اولی برای زورگویی وغارت ودومی برای ایجادنظم.تفاوت درچیه درنوع تفکرونیاتشون.هنررزمی هم همینه تفکردرست می تونه انسان رومتعالی کنه وتفکرغلط وپرنفرت باعث میشه ازاین هنردرراه نادرست ،زورگویی وقلدری استفاده کنی.بسیارممنونیم ازاین نکته سنجیتون .امیدوارم همیشه سالم وتندرست باشید.

باسلام.بسیارخوشحالم ازاینکه افرادبافهمی چون شمادراین عرصه فعالیت می کنندماهم ارزوی سلامت برای شماداریم.

سی هینگ هادی سه‌شنبه 17 آذر 1394 ساعت 20:01 http://hadisarem@ yahoo.com

باسلام و عرض ادب واحترام خدمت سی فو موسوی باید عرض کنم که تمامی مطالب ذکرشده در دل نوشته ها واقعا دلنشین بودند امیدوارم اهداف سازمان در پناه خداوند متعال روز به روز تحقق یافته و شاهد گسترش در پیشبرد اهداف در آینده ای نه چندان دور باشیم. ومن ا...التوفیق

باسلام.انشالله به یاری خداوهمت شماعزیزان.

sihing دوشنبه 16 آذر 1394 ساعت 15:00

باسلام خدمت سی فوموسوی عزیز.واقعامطالب بسیارارزنده ای رودرخصوص هدف گذاری مطرح کردید.باسپاس ازشما.

باسلام.سربلندباشید.

سی هینگ محمد یکشنبه 15 آذر 1394 ساعت 20:11

با عرض سلام خدمت سی فو عزیز با تشکر از توضیح های جامعی که دادید و زمانی که برای ما میذارید جواب خیلی از سوال ها رو دادید ممنون

باسلام.سربلندباشید.

سی هینگ مجتبی یکشنبه 15 آذر 1394 ساعت 18:04

با عرض سلام وخسته نباشید خدمت سی فو سید ابوالفضل موسوی بسیار خوشحالم که هنوز هم مرام و معرفت دستگیری از نیازمندان وجود دارد و خرسندم که به مسایل دنیوی و اخروی اهمیت میدهید وجزء پر اهمیت ترین کارها آن را به حساب می آورید و برداشت من از دل نوشته های شما اینگونه بود کسی که در اوج قدرت و اقتدار هست باز هم در مقابل قدرت خداوند حکیم و دانا بسیار بسیار ضعیف و هیچ است و دل نوشته شما در مورد ابداع سبک ویک سیستم جدید بسیار منطقی بود امیدوارم در پناه خداوند شاد و پیروز باشید

باسلام.درخصوص اقدامات انجام شده مدیون همت وجوانمردی هنرجویان وتمام اعضاهستم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد